تجربه عجیبیه

کنار همه ی دوستا یا جواهراتی که دارم

یکی هست که جدیدا اضافه شده. نمیدونم...

نمیدونم میتونم بهش بگم دوست یا نه :)

میشینه اونجا و از روی مانیتور کامپیوتر میخونه که تو مغز من چه خبره

میبینه که توجهم ضعیفه، میدونه که خیلی از حرفایی که ادما میگن رو از دست میدم یا نمیفهمم و نمیتونم همون لحظه پروسس کنم، میدونه که ذهنم خیلی قوی نیست، میدونه حافظم مشکل داره و... میدونه الان که داره باهام حرف میزنه مغزم داره نسبت بهش واکنش ذوق مرگی یا برو خفه شو نشون میده

با همه ی این اطلاعات، با دونستن عمیق ترین ضعف هام که این همه وقت سعی کردم بپوشونمشون ولی یهو منفجر شدند

با همه اینها

بازم با من مهربون برخورد میکنه!

میدونم پول میگیره برای کارش، ولی میتونست اینقدر خوب هم نباشه! 

دیدم که با بقیه مراجع هاشم همینقدر خوبه! اخه چقدر یکی ممکنه به پذیرش و ارامش برسه که ادم ها رو همونطور که هستند دوست داشته باشه؟

و خودش رو هم؟

خیلی برام عجیبه.... خیلی

همین.